ایران کادو تحلیل بنیادی بورس چیست؟ چگونه سهام بنیادی را تشخیص دهیم؟ - ایران کادو

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در بازار سرمایه به چه معناست؟

تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) در بازار سرمایه، روشی است که ارزش ذاتی سهام را با بررسی عوامل اقتصادی و مالی اندازه‌گیری می‌کند. تحلیلگران بنیادی، همه عواملی را که می‌تواند بر ارزش سهام تاثیرگذار باشد، مطالعه می‌کنند.

  • عوامل اقتصاد کلان (Macroeconomic)، مانند: وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت.
  • عوامل اقتصاد خرد (Microeconomic)، مانند: نحوه مدیریت شرکت.

منظور از سهم بنیادی چیست؟

منظور از سهم بنیادی، سهمی است که قیمت بازاری آن کمتر از ارزش ذاتی آن است. در سهم بنیادی، اتفاقاتی رخ می‌دهد که سودآوری شرکت را زیاد می‌کند. به عبارت دیگر، سهم بنیادی:

  • فروش و درآمد خوبی دارد.
  • فروش شرکت همواره در حال اضافه شدن است.
  • شرکت به‌طور مرتب، گزارشات ماهانه، فصلی و سالانه را منتشر می‌کند.
  • و همچنین خبرهای خوبی از شرکت منتشر می‌شود؛ یعنی شرکت، طرح‌های توسعه‌ای دارد؛ مانند راه‌اندازی خط تولید جدید.

بنابراین، به سهمی که سودآوری خوبی دارد، بنیادی می‌گوییم.

 

پیشنهاد می‌کنیم، برای شروع موفق در بورس، مقاله زیر را بخوانید

آموزش بورس رایگان + فیلم آموزشی

 

مفهوم ارزش ذاتی سهام

ارزش ذاتی، معیاری است برای این‌که یک سهم، چه‌قدر ارزش دارد. تحلیلگران بنیادی، به جای استفاده از قیمت بازاری سهام، از محاسبات عینی یا مدل‌های مالی پیچیده استفاده می‌کنند. بنابراین، تحلیل بنیادی، از مفهوم ارزش ذاتی سهام استفاده می‌کند تا ببیند آیا ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از قیمت بازاری آن است یا پایین‌تر.

فرمول ارزش ذاتی سهام

هیچ استاندارد جهانی برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت وجود ندارد؛ زیرا تحلیلگران از مدل‌های پیچیده‌ گوناگونی برای رسیدن به ارزش ذاتی سهام استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال، اگر سهام “شرکت الف” در ۲۰ دلار معامله شود. پس از تحقیقات گسترده در این شرکت، ممکن است:

  • یک تحلیلگر مشخص می‌کند که سهام آن باید ۲۴ دلار ارزش داشته باشد.
  • تحلیلگر دیگری در تحقیقات خود مشخص می‌کند که قیمت سهام باید ۲۶ دلار ارزش داشته باشد.

بسیاری از سرمایه‌گذاران، میانگین چنین برآوردهایی را در نظر می‌گیرند و فرض می‌کنند که ارزش ذاتی سهام ممکن است نزدیک به ۲۵ دلار باشد. اغلب سرمایه‌گذاران این برآوردها را به این دلیل در نظر می‌گیرند که می‌خواهند سهامی بخرند، که به طور قابل‌توجهی پایین‌تر از مقادیر ارزش ذاتی معامله می‌شوند.

 

هدف از تحلیل بنیادی

هدف نهایی در تحلیل بنیادی رسیدن به یک عدد است که یک سرمایه‌گذار آن را با قیمت فعلی سهام مقایسه کند؛ تا ببیند آیا سهام بیشتر از ارزش واقعی (Overvalue) خود در حال معامله است یا کمتر (Undervalue).

تحلیل فاندامنتال، در مقابل تحلیل تکنیکال قرار می‌گیرد، که هدف آن تعیین جهت قیمت‌ها از طریق تجزیه و تحلیل قیمت گذشته بازار است.

آموزش تحلیل تکنیکال

پیشنهاد دانشیار آی تی به شما

آموزش تحلیل تکنیکال بورس مقدماتی تا پیشرفته

خواندن مطلب

 

تاریخچه تحلیل بنیادی

قبل از این‌که وارد مسائل مهم در تحلیل فاندامنتال شویم، بهتر است ابتدا با چگونگی پیدایش این تحلیل مهم، آشنا شویم.

پدر علم تحلیل بنیادی جهان کیست؟

بنجامین گراهام (Benjamin Graham) اقتصاددان آمریکایی، پدر علم تحلیل بنیادین در جهان است. او در سال ۱۸۹۴ در انگلستان متولد شد. وقتی کودک بود، خانواده‌اش به آمریکا نقل‌ مکان کردند. گراهام، در دانشگاه کلمبیا بورس تحصیلی گرفت و بعد از فارغ‌التحصیلی در وال استریت مشغول به کار شد. او در سن ۲۵ سالگی، سالانه حدود۵۰۰,۰۰۰ دلار درآمد داشت. در سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹، گراهام تقریبا تمام سرمایه‌های خود را از دست داد و درس‌های ارزشمندی در مورد جهان سرمایه‌گذاری آموخت. مشاهدات او پس از سقوط بازار سهام سبب شد که او یک کتاب تحقیقی را، همراه با دیوید داد (David Dodd)، به نام “تحلیل اوراق بهادار (Security Analysis)” بنویسد.

بنجامین گراهام، اقتصاددان آمریکایی و پدر تحلیل بنیادی

بنجامین گراهام یک سرمایه‌گذار تاثیرگذار بود، که تحقیقات او در اوراق بهادار، پایه و اساس تحلیل بنیادین را فراهم کرده است. او روش سرمایه‌گذاری ارزشی (Value Investing) را بنا نهاد. این روش معتقد است که با استفاده از عوامل یک شرکت از قبیل دارایی‌ها، درآمدها و پرداخت‌های سود سهام، ارزش ذاتی یک سهام را می‌توان یافت و با ارزش بازاری آن مقایسه کردکتاب معروف او به نام سرمایه‌گذار هوشمند (Intelligent Investor) کتاب مقدس روش سرمایه‌گذاری ارزشی محسوب می‌شود.

 

دوره‌های مرتبط در دانشیار آی تی

وارن بافت کیست؟

وارن بافت (Warren Buffett)، یکی از شاگردان سرشناس بنجامین گراهام، در دانشگاه کلمبیا، بود. بعد از فارغ‌التحصیلی، بافت برای شرکت گراهام، به اسم شرکت گراهام  نیومن (Graham-Newman Corporation)، تا زمانی که گراهام بازنشسته شود، کار کرد. بافت، تحت نظارت اصول سرمایه‌گذاری گراهام، به یکی از موفق‌ترین سرمایه‌گذاران تبدیل شد. وارن بافت در سال ۲۰۲۰، چهارمین میلیاردر جهان است و ثروتی حدود ۶۷٫۵ میلیارد دلار دارد.

وارن بافت، سرمایه‌گذار و اقتصاددان آمریکایی

 

تحلیل بنیادی فارکس

تحلیل بنیادین فارکس، بر همه عوامل موثر بر اقتصاد کشور مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، اشتغال، سیاست‌های پولی و گرایش‌های سیاسی تمرکز دارد و اینکه این عوامل چگونه بر تقاضا برای واحد پول کشور تاثیر خواهند گذاشت. فرضیه اصلی این است که اگر پیش‌بینی‌های اقتصادی خوب باشد، واحد پول کشور هم باید تقویت شود؛ زیرا سرمایه‌گذاران خارجی نیاز دارند، برای خرید دارایی‌ها در آن کشور، ارز خریداری کنند.

 

داده های مثبت و داده های منفی در تحلیل بنیادی فارکس
داده های مثبت و منفی در تحلیل بنیادی فارکس

 

تحلیل بنیادی شامل چیست؟

تحلیل فاندامنتال، ۳ بخش اصلی را شامل می‌شود:

  1. تحلیل اقتصادی (Economic Analysis)
  2. تحلیل صنعت (Industry Analysis)
  3. تحلیل شرکت (Company Analysis)

 

انواع روش های تحلیل بنیادی

به طور کلی، دو روش در تحلیل بنیادی وجود دارد:

۱٫ روش بالا به پایین تحلیل بنیادی

رویکرد بالا به پایین (Top-Down) برای سرمایه‌گذاری، بیشتر بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه عوامل اقتصاد کلان روی بازار و در نهایت قیمت سهام تاثیر می‌گذارند. در این روش، صنایع هم بررسی می‌شوند؛ زیرا این اعتقاد وجود دارد که اگر صنعت رو به پیشرفت باشد، به احتمال زیاد سهام آن صنعت هم به خوبی پیشرفت خواهد کرد. به عبارت دیگر، سرمایه‌گذاران روش بالا به پایین، به عملکرد وسیع اقتصاد نگاه می‌کنند و سپس به دنبال صنایعی هستند که خوب عمل می‌کنند و در بهترین فرصت‌های موجود در آن صنعت، سرمایه‌گذاری می‌کنند.

در تحلیل سرمایه‌گذاری بالا به پایین، معمولا موارد زیر بررسی می‌شوند:

  1. رشد اقتصادی یا تولید ناخالص داخلی (GDP)
  2. سیاست‌های پولی بانک‌ها؛ از جمله کاهش یا افزایش نرخ بهره
  3. تورم و قیمت کالاها
  4. شرایط تجاری
  5. نرخ ارز
  6. بیکاری

بنابراین، در روش بالا به پایین، سرمایه‌گذاران بیشتر و در درجه اول، به عوامل اقتصاد کلان توجه می‌‎کنند؛ قبل از آنکه ویژگی‌های شرکت را بررسی کنند. سرمایه‌گذاران روش بالا به پایین، شرایط بازار و شرایط اقتصادی را در هنگام انتخاب سهام برای پورتفولیوی خود مورد توجه قرار می‌دهند.

 

روش بالا به پایین تحلیل بنیادی
روش بالا به پایین در تحلیل بنیادی

 

۲٫ روش پایین به بالای تحلیل بنیادی

تحلیلگران بنیادین با استفاده از رویکرد سرمایه‌گذاری پایین به بالا (Bottom-Up)، بنیاد یک سهام را بدون توجه به روندهای بازار مورد بررسی قرار خواهد داند. آن‌ها کم‌تر بر شرایط بازار، شاخص‌های اقتصاد کلان و اصول صنعت تمرکز خواهند کرد. در عوض، رویکرد پایین به بالا بر نحوه عملکرد یک شرکت در یک صنعت در مقایسه با شرکت‌های دیگر این صنعت، تمرکز دارد.

تمرکز تحلیل پایین به بالا روی موارد زیر است:

  1. نسبت‌های مالی شامل: قیمت هر سهم به سود هر سهم (P/E)، نسبت جاری (Current Ratio) (توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه مدت)، بازده سهام و حاشیه سود خالص
  2. رشد درآمدها از جمله درآمد قابل انتظار آینده
  3. رشد درآمد و فروش
  4. تحلیل مالی اظهارنامه‌های مالی یک شرکت از جمله ترازنامه (Balance Sheet)، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد
  5. محصولات شرکت، تسلط و سهم آن در بازار
  6. میزان توانایی و سابقه هیئت مدیره

تصمیم‌گیری منطقی براساس یک استراتژی سرمایه‌گذاری پایین به بالا، مستلزم انتخاب یک شرکت و ارایه یک بررسی کامل از آن قبل از سرمایه‌گذاری است.

برای مثال، یک سرمایه‌گذار در روش پایین به بالا ابتدا یک شرکت را انتخاب می‌کند و سپس به سلامت مالی، میزان عرضه و تقاضا و عوامل دیگر آن، در طول یک دوره زمانی مشخص، نگاه می‌کند.

بنابراین، سرمایه‌گذاران در روش پایین به بالا، بیشتر از عوامل اقتصاد خرد در هنگام تصمیم‌گیری برای سرمایه گذاری استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران روش پایین به بالا، بنیادهای یک شرکت را برای تصمیم‌گیری درباره اینکه آیا در آن سرمایه‌گذاری کنند یا خیر، بررسی خواهند کرد.

 

روش پایین به بالا تحلیل بنیادی
روش پایین به بالا در تحلیل بنیادی

 

بهترین روش تحلیل بنیادی

بسیاری از سرمایه‌گذاران معتقدند که رویکرد بالا به پایین، روش بهتری از استراتژی پایین به بالا است، آن‌ها استراتژی بالا به پایین را در تعیین بهترین صنعت در یک بازار مشخص، مفید ارزیابی کرده‌اند.

درست مانند هر نوع دیگری از استراتژی تحلیل سرمایه‌گذاری، پاسخ صحیح به این سوال وجود ندارد. انتخاب یکی از این موارد، عمدتا به موارد زیر بستگی دارد:

  1. اهداف سرمایه‌گذاری
  2. میزان تحمل خطر
  3. و روش تجزیه و تحلیلی که ترجیح می‌دهیم از آن استفاده کنیم.

ما ممکن است از یکی از این روش‌ها استفاده کنیم یا ترکیبی از هر دو را به کار ببریم. ممکن است از یک رویکرد بالا به پایین برای شروع کار خود استفاده کنیم و سپس برای ترازکردن پورتفولیوی خود سبک سرمایه‌گذاری پایین به بالا را به کار بریم. در حقیقت، هیچ راه مناسبی برای انجام این کار وجود نداشته و همه‌چیز به خود ما بستگی دارد.

اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

پیشنهاد دانشیار آی تی به شما

بهترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال و بورس

خواندن مطلب

 

۶ نسبت مالی مهم در تحلیل بنیادی

نسبت های مالی در تحلیل بنیادی، ابزارهای مهمی برای تحلیل هستند. نسبت‌های مالی زیادی وجود دارد که در تحلیل بنیادی به کار گرفته می‌شوند، ما در اینجا شش مورد از رایج‌ترین و مهم‌ترین آن‌ها را معرفی می‌کنیم.

۱٫ نسبت سرمایه در گردش

سرمایه در گردش (Working Capital)، توانایی یک شرکت را برای پرداخت بدهی‌های جاری خود با دارایی‌های فعلی خود نشان می‌دهد. سرمایه در گردش، یک معیار مهم برای سلامت مالی شرکت است، زیرا بستانکاران در طول یک سال، توانایی یک شرکت را برای پرداخت بدهی‌ها، اندازه‌گیری می‌کنند.

هنگام ارزیابی سلامت شرکتی که می‌خواهیم در آن سرمایه‌گذاری کنیم، باید به میزان نقدشوندگی دارایی‌های آن دقت کنیم؛ این‌که آیا شرکت می‌تواند به آسانی دارایی‌های خود را به پول نقد تبدیل کند، تا تعهدات خود را بپردازد؟ نسبت سرمایه در گردش، با تقسیم دارایی‌های جاری به بدهی‌های جاری محاسبه می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • اگر “شرکت الف” دارایی‌های جاری ۸ میلیارد تومانی داشته باشد و بدهی‌های جاری آن ۴ میلیارد تومان باشد، نسبت سرمایه در گردش، ۱:۲ خواهد بود.
  • اگر دو شرکت، هر کدام، نسبت سرمایه در گردش‌شان ۱:۲ باشد، شرکتی که در دارایی‌های جاری خود، پول نقد بیشتری دارد، بهتر و سریع‌تر می‌تواند بدهی‌های خود را پرداخت کند.

۲٫ نسبت آنی

نسبت سریع (Quick Ratio یا Acid Test)، توانایی یک شرکت را برای پرداخت بدهی‌های کوتاه مدت، نشان می‌دهد. این پرداخت، از طریق استفاده فوری از دارایی‌هایی که قابلیت نقدشوندگی بالایی دارند، انجام می‌شود.

نسبت سریع، از تفریق دارایی‌های جاری از موجودی و سپس تقسیم نتیجه آن بر میزان بدهی‌های جاری به دست می‌آید.

برای مثال دارایی‌های جاری ۸ میلیارد تومانی “شرکت الف” را از موجودی ۲ میلیارد تومانی آن کم می‌کنیم و سپس آن را بر میزان بدهی‌های جاری آن که ۴ میلیارد تومانی است، تقسیم می‌کنیم. نتیجه ۱٫۵:۱ خواهد بود (نتیجه ۱٫۵ خواهد بود و برای به دست آوردن نسبت، عدد ۱ را هم قرار دادیم). شرکت‌ها دوست دارند حداقل یک نسبت ۱: ۱ داشته باشند. شرکت‌هایی با کم‌تر از این میزان هم شرکت‌های مناسبی هستند؛ زیرا به این معنی است که آن‌ها هم می‌توانند موجودی خود را به سرعت نقد کنند.

۳٫ سود هر سهم (EPS)

درآمد هر سهم (Earnings per Share)، درآمد خالص کسب‌شده در هر سهم از سهام عادی یک شرکت را اندازه‌گیری می‌کند. EPS، از طریق تقسیم کل درآمد شرکت (طی یک سال مالی) بر تعداد سهام آن شرکت، به دست می‌آید.

اگر یک شرکت دارای درآمدهای صفر یا منفی باشد (به عنوان مثال زیان آنگاه EPS صفر یا منفی خواهد بود

۴٫ نسبت قیمت هر سهم به سود هر سهم (P/E)

Price-Earnings Ratio، نسبتی است که درآمدهای آینده شرکت را تخمین می‌زند. این نسبت، از طریق تقسیم قیمت سهام عادی شرکت به EPS به دست می‌آید.

اگر EPS منفی باشد، P/E هم منفی خواهد بود. اگرچه نسبت‌های منفی P/E به لحاظ ریاضی امکان‌پذیر هستند، اما به این دلیل که عموما توسط جامعه مالی پذیرفته نمی‌شوند، معمولا به عنوان “N/A” یا “قابل‌اجرا نیست (Not Applicable)” گزارش می‌شوند.

۵٫ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

Debt-Equity Ratio، از تقسیم بدهی‌های شرکت (کوتاه مدت و بلند مدت) به ارزش سهام صاحبان سهام، به دست می‌آید.

برای مثال اگر “شرکت الف” حدود ۳٫۱ میلیارد تومان وام داشته باشد و ارزش سهام سهامداران هم ۱۳٫۳ میلیارد تومان باشد، D/E، در حدود ۰٫۲۳ خواهد شد که مقدار مناسبی است. این نسبت هم مانند تمام نسبت‌های دیگر، باید در کنار هنجارهای صنعت و قوانین خاص شرکت تحلیل شود.

۶٫ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

بازده حقوق صاحبان سهام، با در نظر گرفتن درآمدهای خالص شرکت (بعد از کسر مالیات)، کم کردن سود سهام ممتاز و تقسیم نتیجه به حقوق صاحبان سهام عادی، محاسبه می‌شود.

برای مثال، درآمد خالص “شرکت الف” را که ۱.۳ میلیارد تومان است، از سود سهام ممتاز آن به مبلغ ۳۰۰۰۰۰ میلیون تومان کسر می‌کنیم. سپس آن را بر حقوق صاحبان سهام عادی که ۸ میلیارد تومان می‌باشد، تقسیم می‌کنیم. شاخص ROE 0.125 خواهد بود که برابر با ۱۲.۵ درصد است.

هرچه درصد ROE بالاتر باشد، بدین معناست که شرکت، در حال تولید سود بیشتری است.

بهترین ابزار تحلیل بنیادی

یک شرکت نمی‌تواند تنها با استفاده از یک نسبت مالی، به درستی ارزیابی و تحلیل شود. بهتر است نسبت‌های مالی را در کنار هم استفاده کنیم، تا تصویر کاملی از چشم‌اندازهای شرکت به دست آوریم.

نسبت P/E هم تنها یکی از معیارهایی است که برای تحلیل بنیادی به کار می‌رود و با صفر یا منفی شدن آن نمی‌توانیم بگوییم شرکت از لحاظ بنیادی، شرکت مناسبی نیست. نسبت P/E باید با نسبت‌های مالی دیگر و در کنار اصول کمی و کیفی، بررسی شود.

 

دوره‌های مرتبط در دانشیار آی تی

اصول کلی تحلیل بنیادی در بازار سهام

عوامل مختلف بنیادی را می توانیم به دو دسته تقسیم‌بندی کنیم

اصول کمی

اصول کمی، اطلاعاتی هستند که می‌توانند به‌صورت اعداد و مقدار نشان داده شوند و خصوصیات قابل اندازه‌گیری از یک کسب و کار می باشند؛ مانند درآمد، سود، دارایی ها و چیزهایی که می توانند با دقت اندازه‌گیری شوند. به همین دلیل، بزرگ‎ترین منبع داده‌های کمی صورت‌های مالی است. 

بهترین منابع اطلاعاتی کمی در تحلیل بنیادی

اظهارنامه‌های مالی وسیله‌ای هستند که توسط آن‌ها یک شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را افشا می‌کند. پیروان تحلیل بنیادی، از اطلاعات کمّی جمع‌آوری‌شده از صورت‌های مالی برای تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری‌های خود استفاده می‌کنند. سه بیانیه مالی مهم عبارت است از ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد.

همه بیانیه‌های منتشرشده توسط شرکت‌ها، در سایت کدال در دسترس است.

کدال در بورس

پیشنهاد دانشیار آی تی به شما

کدال چیست؟ + آموزش جامع استفاده از کدال

خواندن مطلب

۱٫ ترازنامه (The Balance Sheet)

ترازنامه، دارایی‌ها، بدهی‌ها و سرمایه یک شرکت را در یک زمان معین نشان می‌دهد. معادله ترازنامه (که همان معادله حسابداری است)، به شرح زیر است:

دارایی‌ها = بدهی + سرمایه

  • دارایی‌ها: منابعی که کسب‌وکار صاحب آن است؛ مانند: موجودی نقد، کالا، ماشین‌آلات، ساختمان‌ها و …
  • بدهی‌ها: قرض‌هایی که باید پرداخت شوند؛ مانند وام‌ها، هزینه خرید مواد اولیه و …
  • سرمایه: نشان‌دهنده ارزش کلی پولی است که مالکان به کسب‌وکار وارد کرده‌اند. از جمله سود انباشته (سود حاصل از سال‌های قبل).
۲٫ صورت سود و زیان (The Income Statement)

صورت سود و زیان، اطلاعاتی در مورد درآمدها، هزینه‌ها و سود یا زیان احتمالی را نشان می‌دهد. این سود یا زیان، در نتیجه فعالیت‌های شرکت ایجاد می‌شود.

تفاوت صورت سود و زیان با ترازنامه
  • صورت سود و زیان، عملکرد یک شرکت را در یک چارچوب زمانی خاص اندازه‌گیری می‌کند؛ در حالی که ترازنامه، نمایی کلی از کسب‌وکار را نشان می‌دهد.
  • از لحاظ فنی، می‌توانیم یک ترازنامه برای یک ماه یا حتی یک روز داشته باشیم، اما صورت سود و زیان، معمولا به صورت فصلی یا سالانه منتشر می‌شود.
۳٫ صورت جریان وجوه نقد (Cash Flow Statement)

صورت جریان وجوه نقد، مقدار پولی را که به یک شرکت واردشده یا از آن خارج شده، در یک بازه زمانی مشخص، نشان می‌دهد.

معمولا، این صورت مالی بر فعالیت‌های پولی زیر تمرکز دارد:

جریان نقدی سرمایه گذاری (CFI)

جریان نقدی سرمایه گذاری، جریانات نقدی مورد استفاده برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌ها، همچنین درآمدهای حاصل از فروش سایر تجارت‌ها، تجهیزات یا دارایی‌های بلند مدت؛ مانند: خرید یا فروش یک دارایی.

جریان نقدی تامین مالی (CFF)

جریان نقدی تامین مالی، پول پرداختی یا دریافتی حاصل از پرداخت یا قرض گرفتن وجوه نقد است.

  • وجوه نقدی دریافتی از سرمایه‌گذاران یا بانک‌ها
  • پرداخت سود سهام
  • بازپرداخت اصل بدهی (وام‌ها)
جریان نقدی عملیاتی (OCF)

جریان نقد عملیاتی، وجوه ورودی یا خروجی ناشی از عملیات‌های کاری روزانه را دربر می‌گیرد:

  1. دریافت پول حاصل از فروش کالاها و خدمات (ورودی)
  2. پرداخت بهره (خروجی)
  3. پرداخت مالیات بر درآمد (خروجی)
  4. پرداخت به تامین‌کننده از کالاها و خدمات مورد استفاده در تولید (خروجی)
  5. پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان (خروجی)
  6. پرداخت اجاره (خروجی)
  7. هر نوع دیگری از هزینه‌های عملیاتی پرداخت (خروجی)

در صورت‌های جریان وجوه نقد در شرکت‌های ایرانی، علاوه‌بر ۳ جریان نقدی بالا، ۲ جریان نقدی دیگر هم وجود دارد:

  • جریان وجوه نقدی حاصل از بازده سرمایه‌گذاری‌ها و سود پرداختی بابت تامین مالی
  • جریان وجوه نقدی مالیات بر درآمد

 

صورت جریان وجوه نقد در تحلیل بنیادی
نمونه‌ای از صورت جریان وجوه نقد در سایت کدال

اصول کیفی

اصول کیفی، ماهیت و استاندارد چیزی را نشان می‌دهند. اصول کیفی کمتر ملموس هستند و ممکن است شامل کیفیت مدیریت مدیران کلیدی شرکت، میزان شهرت برند شرکت، اختراعات و تکنولوژی اختصاصی شرکت باشند.

بهترین منابع اطلاعاتی کیفی در تحلیل بنیادی

۴ اصل کلیدی در اصول کیفی هنگام تحلیل بنیادی وجود دارد:

۱٫ مدل تجاری

در هنگام بررسی مدل تجاری شرکت، باید بدانیم که:

  • شرکت دقیقا چه کاری انجام می‌دهد؟
  • آن‌ها چه برنامه‌ای برای توسعه شرکت دارند؟
  • شرکت از طریق چه روش‌هایی پول به دست می‌آورد؟
۲٫ مزیت رقابتی

موفقیت بلند مدت یک شرکت تا حد زیادی به توانایی آن برای ایجاد و حفظ مزیت رقابتی مرتبط است. مزایای رقابتی قدرتمند، مانند نام تجاری کوکا کولا و سلطه مایکروسافت بر سیستم‌ عامل کامپیوترهای شخصی، به کسب‌وکار آن‌ها اجازه می‌دهد تا رقبا را دور نگه دارند و سهامداران هم از رشد و سود آن، برای دهه‌ها، لذت ببرند.

۳٫ مدیریت

برخی بر این باورند که مدیریت، مهم‌ترین معیار برای سرمایه‌گذاری در یک شرکت است. این حرف منطقی به نظر می‌رسد؛ زیرا حتی بهترین مدل کسب‌وکار هم اگر مدیران قادر به اجرای درست آن نباشند، محکوم به نابودی است. در حالی که برای سرمایه‌گذاران کوچک دشوار است که با مدیران ملاقات کرده و واقعا مدیران را ارزیابی کنند، می‌توانیم به وب‌سایت شرکت مراجعه کرده و رزومه‌های مدیران رده بالا و اعضای هیات‌مدیره را بررسی کنیم:

  • آیا آن‌ها در مشاغل قبلی خوب عمل کردند؟
  • آیا آن‌ها اخیرا مقدار زیادی از سهام خود را از شرکت خارج کرده‌اند؟
۴٫ حاکمیت شرکتی

حاکمیت شرکتی (Corporate Governance)، سیاست‌های موجود در یک سازمان را توصیف می‌کند، که روابط و مسئولیت بین مدیریت، مدیران و سهامداران را نشان می‌دهد. این سیاست‌ها در منشور شرکت و مقررات آن، همراه با قوانین و مقررات شرکت تعیین و تنظیم می‌شوند. ما می‌خواهیم با شرکتی کار کنیم که از نظر اخلاقی، عادلانه، شفاف و کارآمد اداره می‌شود؛ پس،

  • باید به این نکته توجه کنیم که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع سهامداران احترام می‌گذارد یا خیر.
  • بابد اطمینان حاصل کنیم که ارتباطات آن‌ها با سهامداران شفاف، واضح و قابل‌فهم است.

اصول کمی بهتر است یا کیفی؟

اصول کمی و کیفی نسبت به یکدیگر برتری ندارند و بسیاری از تحلیلگران آنها را در کنار هم بررسی می‌کنند.

نمونه تحلیل بنیادی یک سهم

شرکت کوکا کولا را در نظر بگیرید. هنگامی که سهام آن را بررسی می‌کنیم، باید نسبت EPS ،P/E و بسیاری از عوامل کمی دیگر را بررسی کنیم. با این حال، تجزیه و تحلیل کوکاکولا بدون در نظر گرفتن نام تجاری آن ناقص است؛ زیرا هر کسی می‌تواند شرکتی را راه‌اندازی کند که شکر و آب می‌فروشد، اما تعداد کمی از شرکت‌ها در میان میلیاردها نفر شناخته‌شده هستند. نمی‌توانیم با اطمینان بگوئیم که تنها دلیل موفقیت شرکت کوکاکولا به علت نام تجاری آن است، اما می‌توانیم مطمئن باشیم که نام تجاری کوکاکولا، یک جز ضروری برای موفقیت روزافزون این شرکت است.

 

۲ سایت کاربردی برای تحلیل بنیادی سهام

سایت هایی وجود دارند که نحوه انجام تحلیل بنیادی سهام را برای ما راحت‌تر می‌کنند. در زیر با دو مورد از بهترین سایت‌های تحلیل بنیادی که متعلق به دو کارگزاری برتر ایران هستند، آشنا می‌شویم.

۱٫ همفکران

همفکران، سایتی متعلق به کارگزاری آگاه است که مقالاتی را در زمینه تحلیل بنیادی و همچنین تحلیل تکنیکال، منتشر می‌کند.

همفکران، سایت تحلیل بنیادی بورس
بخش تحلیل بنیادی در سایت همفکران

۲٫ بورس ویو

بورس ویو، سامانه جامع تحلیل بنیادی کارگزاری مفید است.

 

برای آشنایی با بورس ویو و همفکران، مقاله زیر را بخوانید.

بهترین کارگزاری‌های بورس ایران

 

بهترین نرم افزارهای تحلیل بنیادی سهام

نرم افزارهای تحلیل بنیادین، با ابزارهایی که در اختیار ما قرار می‌دهند، به ما کمک می‌کنند تا تحلیل بهتری انجام دهیم. نرم‌افزارهای زیر، دو مورد از بهترین نرم‌افزارهای تحلیل بنیادین هستند:

  1. دایره طلایی سهام (نسخه ویندوز)
  2. TSE360 (نسخه اندروید و iOS)

 

مزایا و معایب تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی، مانند هر تحلیل دیگری مزایا و معایبی دارد که با آن‌ها، در این قسمت، آشنا می‌شویم.

مزایای تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی، مزایای مهمی دارد که آن را برای تحلیلگران جذاب می‌کند.

۱٫ تصمیم گیری منطقی

تجزیه و تحلیل بنیادین به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اطلاعات مناسبی را برای تصمیم‌گیری منطقی اتخاذ کنند، با قرار دادن این تصمیمات بر روی داده‌های مالی، جایگاه محدودی برای تعصبات شخصی وجود خواهد داشت.

به جای ایجاد نقاط ورود و خروج، تحلیل بنیادی به دنبال درک ارزش یک دارایی است، به طوری که سرمایه‌گذاران می‌توانند دیدگاه بلند مدت از بازار داشته باشند. هنگامی که یک مقدار عددی برای دارایی تعیین شد، می‌توانیم آن را با قیمت فعلی بازار مقایسه کنیم تا ارزیابی کنیم که آیا دارایی کمتر از ارزش ذاتی در حال معامله است یا بیشتر. هدف از این کار سود بردن از اصلاح بازار است.

۲٫ تمرکز بر طولانی مدت

تحلیل بنیادین در طولانی مدت موثر است. سرمایه‌گذارانی که بهترین صنایع و شرکت‌هایی که در موقعیت‌های مناسب قرار دارند را شناسایی می‌کنند، می‌توانند سودهای کلانی را از سهام شرکت، در طولانی مدت، به دست آورند.

۳٫ آگاهی از افزایش قیمت سهام

سرمایه گذاران بنیادی، که تحقیقات در زمینه تجارت و صنعت را انجام داده‌اند، به احتمال زیاد، به اطلاعات در زمینه افزایش قیمت سهام، دسترسی دارند.

۴٫ انجام معاملات بهتر

در تحلیل فاندامنتال، ارزش ذاتی سهام را به دست می‌آوریم. این‌گونه می‌توانیم معامله بهتری انجام دهیم. تحلیل تکنیکال نمی‌تواند مزیت رقابتی شرکت یا ارزش دارایی‌های آن را نشان دهد.

 

شما می‌توانید تفاوت‌های بین تحلیل تکنیکال و فاندامنتال را همراه با اینفوگرافیک، در مقاله زیر بخوانید.

۶ تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

معایب تحلیل بنیادی

در کنار مزایای تحلیل بنیادی، باید معایب آن را هم بدانیم تا بهترین استفاده را از این تحلیل داشته باشیم.

۱٫ وقت گیر بودن

آنالیز فاندامنتال می‌تواند زمانگیر باشد، زیرا به چندین حوزه برای تجزیه و تحلیل نیاز دارد که می‌تواند فرایند تحلیل را به شدت پیچیده کند.

۲٫ عدم تصمیم گیری سریع

از آنجا که تحلیل بنیادی دیدگاه بسیار بلند مدت از بازار را در بر می‌گیرد، نتایج یافته‌ها برای تصمیمات سریع مناسب نیستند. برای معامله‌گرانی که به دنبال ایجاد یک روش برای ورود و خروج از سهم در کوتاه‌مدت هستند، ممکن است روش تحلیل تکنیکال مناسب‌تر باشد.

 

دوره‌های مرتبط در دانشیار آی تی

۳٫ نیاز به دانش تخصصی

تجزیه و تحلیل بنیادین یک رویکرد بسیار جامع است که نیاز به دانش عمیق حسابداری، امور مالی و اقتصاد دارد. برای مثال، تحلیل فاندامنتال به توانایی خواندن اظهارنامه‌های مالی، درک عوامل اقتصاد کلان، و دانش تکنیک‌های ارزش‌گذاری (Valuation Techniques) نیاز دارد.

۴٫ امکان ایجاد تغییرات ناگهانی

در حالی که تحلیل بنیادین دیدگاه بهتری از بازار را فراهم می‌کند، اما باید برای تغییرات منفی اقتصادی، سیاسی یا قانونگذاری‌های جدید در بازار، آماده باشیم.

 

نکات مهم و کلیدی در تحلیل بنیادی سهام

در این مقاله آموختیم که:

  • در تحلیل بنیادین، به دنبال یافتن ارزش ذاتی سهام هستیم.
  • ارزش ذاتی سهام را با استفاده از اصول کمی و کیفی، بررسی می‌کنیم.
  • در تحلیل بنیادی، عوامل اقتصادی، صنعت و شرکت را تحلیل می‌کنیم.
  • نسبت‌های مالی، ابزارهای بسیار مهمی برای تحلیل هستند.
  • تحلیل فاندامنتال، به دانش در زمینه حسابداری، امور مالی و اقتصادی نیاز دارد.

 

سخن آخر

امیدواریم در این مقاله به همه سوالات شما در زمینه تحلیل بنیادی پاسخ داده باشیم. اگر در مورد تحلیل بنیادی سوالی دارید، در بخش دیدگاه‌ها بیان کنید. آقای مرتضی علی‌یاری از مدرس‌های قدیمی و برجسته دانشیار آی تی، به سوال شما پاسخ می‌دهند.

 

دوره‌های مرتبط در دانشیار آی تی

پیشنهاد دانشیار آی تی برای یادگیری و ورود به دنیای بورس

دوره‌های آموزشی آقای مرتضی علی یاری که از مدرس‌های قدیمی و برجسته دانشیار آی تی هستند، پیشنهاد می‌شود.

 

مدرس بورس

مرتضی علی یاری

مرتضی علی یاری، تکنیکالیست و تریدر بازار سرمایه.

دوره‌های مرتبط در دانشیار آی تی

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 58 views بار دسته بندی : ریپورتاژ تاريخ : 18 سپتامبر 2023 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.